کم نمیاره ها

عشق ونفرت...

 یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند

:تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !

اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !

شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !

سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند

.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو رو روی میز گذاشت،یه کم قهوه خورد،

یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:نمیفروشمممم.....!!!!!!!‬



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 15 شهريور 1392برچسب:,ساعت22:17توسط zahra | |