مردی که تنها به راه میرود با خود میگوید
در کوچه میبارد و گرما در خانه نیست
حقیقت از شهر زندگان گریخته است،من با تمامِ حماسه ام به گورستان خواهم رفت
وتنها
چرا که
به راستی، کدامین همسفر میتوان اطمینان داشت؟
و به راستی
آنکه در این راه قدم برمی دارد به همسفری چه حاجت است
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
عشق ونفرت...
و آدرس
eshghnefrat.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.