گربه ها

عشق ونفرت...

اوایل زندگی عاشقانه ای داشتن! 

اولین بچشون به دنیا اومد

دومی هم به دنیا اومد

اولین قدم های بچه هاشون

پدر خانواده به سختی کار می کرد

و مادر دنبال خوشگذرانی خودش بود

بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب دراومدند

یکیشون تروریست شد

یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود

کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت

وقتی پدرشون فهمید سکته کرد

مادرشون هم عقلشو از دست داد و دیوونه شد

اینم آخر داستان


نظرات شما عزیزان:

arman
ساعت21:53---24 مرداد 1392
سلام آبجی وبت خیلی پیشرفت کرده واقعا خوشحال شدم اگه تونستی به منم یه سر بزن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت20:19توسط zahra | |