ضایع تراز این نمیشه

عشق ونفرت...

پسر دختر زیبایی رو دید،شیفتش شد
چند ساعتی با هم تو خیابون قدم میزدن که یهو
یه بنز گرون قیمت جلوی پاشون ترمز زد،
دختره به پسر گفت:
خوش گذشت ولی همیشه نمیتونم پیاده راه برم،
نمیتونم باهات باشم،بای
نشست توی ماشین
راننده بهش گفت:
خانوم...
ببخشید من راننده این آقا هستم
لطفا پیاده شید... 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:,ساعت15:14توسط zahra | |